سه شنبه 21 فروردین 1397
نویسنده: Alireza Ayatollahi ( Tehran.Iran ( علی رضا آیت اللهی ( ایران.تهران ) |
شصت – هفتاد سال قبل از این عاشق لوبیا بودم و نخود را
چندان دوست نداشتم . از مادرم خواستم که به جای نخود هم لوبیا در « آش رشته »
بریزد . جواب داد که « رسم » است که آش رشته ، نخود داشته باشد . امروز در تهران
تقریبا" رسم است که داماد کراوات بزند . به یکدیگر که می رسیم رسم است که «
سلام » بگوئیم ...
آیا رسم به همین سادگی و کوچکی است ؟
در طرف مقابل ، برخی سیزده بدر ، ... و حتی نوروز و عزاداری
دهه محرم را « رسم » می نامند ؛ آنهم آنقدر باصطلاح عریض و طویل ، طول و تفصیل .
موضوع سلام و نظیر آن که در یک رابطه اجتماعی و
تقریبا" بطورکلٌی فرهنگی است فرق می کند و تا حدودی بسیار زیاد فقط از آداب
به شمار می رود ؛ گرچه آداب هم نهایتا" خود از رسوم بشمار می روند .
مجموعا" رسم یا سنٌت ، روشی اجتماعی – فرهنگی در زندگی
است که از نسلی به نسل دیگر منتقل شده ، گاه طی اعصار و قرون بین مردم وجود داشته
و بسیار به دشواری یا تحت حکومتی فاشیستی ممکن است از زندگی مردم حذف شود .
در ایران اسلامی مفهوم رسم و سنٌت کاملا" یکی نیست :
اگر در عمل رعایت یک رسم ، اجباری یا تقریبا" اجباری و بنا به حکم مذهبی باشد
به آن « سنٌت » می گوئیم .
سنٌت می تواند شخصی باشد ؛ مثل ختنه کردن ؛ امٌا سنٌتی که
در روابط بین افراد مردم وجود دارد و تا حدودی بسیار لازم الاجراست و حتی جنبه ی
حقوقی و قضائی می گیرد را « عرف » می نامند . مثل اینکه بازکردن پنجره یک خانه در خانه
ی غریبه عرف نیست .
اتفاقا در همین مبحث به موضوع بسیار مهم « مردم شناسی »
ایرانی و تفاوت آن مثلا" با « مردم شناسی غربی » می رسیم . روش و ساختار مردم
شناسی بین هرمردم در عمل برخاسته از ساختار اجتماعی – فرهنگی همان مردم است و از
اینجاست که روشهای غربی مردمنگاری و مردم شناسی در ایران کم اعتبار شده روشهای ایرانی
ضرورت می یابند . به عنوان مثال همین مبحث که بین ایرانیان « سلام مستحب است و
جوابِ آن واجب » .
حقیقت این است که از نفوذ دین و مذهب بین مردمان غربی به
شدٌت کاسته شده است ؛ حال آنکه نه تنها رسوم مذهبی بین مردمان ایران به شدٌت جاری
است بلکه می توان گفت که حاکم بر ایرانیان است ؛ و از همینجاست که در مردم شناسی
ایران نمی توان رسم و سنٌت را یکی دانست . رسم مصداقی عمومی دارد حال آنکه « سنٌت
» جنبه ای دینی داشته رعایت آن واجب ، یا تقریبا" واجب و در همل اجتناب
ناپذیر است .
تمامی مفاهیم ِ
آداب
رسم و رسوم
رسوم محلٌی ( مثل قالیشویان که فقط در مشهد اردهال رسم است
) : کوتوم .
عرف
سنٌت
...
و امثال آنها ، در ایران اسلامی تفاوت هائی گاه نسبتا"
عمیق با همین مفاهیم در بین سایر مردمان ، بخصوص در اقصی نقاط جهان ، دارند و از
اینجاست که مردم شناسی ایران ، بخصوص مردم شناسی عملی یا مردمنگاری ایران با مردم
شناسی در سایر نقاط جهان تفاوت داشته مستقل است و در واقع امر : باید مستقل باشد و
مستقل عمل کند .
در چنین مطالعاتی ، به نظر می رسد رسوم بین هرمردمی قاعده
ای هرمی یا خوشه ای داشته باشند و از کلٌی ترین و مفصٌل ترین به اجزاء کوچکتر یا
هر فصل که خود یک رسم است تجزیه و تقسیم می شوند تا برسند به مثلا" رسم پختن
و خوردن « آش رشته » در زیربخش ، و در تبعیتِ رسم « سیزده به در » ، تا جزئی ترین
بخش که مثلا" استفاده از نخود در این آش بوده با باشد .
پس : در شناخت رسم های بزرگ یا باصطلاح مراسم ، ابتدا لازم
است که اجزاء انها ، یعنی « زیر رسم » ها شناخته شوند .
Nice answers in return of this difficulty with genuine arguments and telling all about that.