سه شنبه 12 دی 1396
نویسنده: Alireza Ayatollahi ( Tehran.Iran ( علی رضا آیت اللهی ( ایران.تهران ) |
تاریخ مردم شناسی در ایران (30)
دکتر غلامحسین ساعدی ستاره ای بر تارک مونوگرافی ایران سالهای 1342 و 1343*
ساعدی ، غلامحسین . ایلخچی ، ( یک ده صوفی نشین در آذربایجان ) از دفترهای
مونوگرافی شماره 5 . تهران : مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی . اسفند 1342 . 254
ص .
در معرفینامه انتشارات مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی آمده است :
« در میان دفترهای مونوگرافی مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی ، « ایلخچی »
وضع خاصی دارد . در اصل بهمان دلیل نوشته شده ، یا در اصل بهمان دلیل منتشر شده
است که سایر دفترها :
مطالعه و تحقیق مفصل و دقیق در اوضاع و احوال گوناگون یک « واحد کوچک »
اجتماعی ، بقصد تجزیه و تحلیل سؤون آن از طرف محقق علوم اجتماعی و مقایسه آن با
سایر « واحد های کوچک اجتماعی » و نتیجه گیری از آن بقصد دست یافتن نهائی به کلٌیت
یک فرهنگ و تمدن . در این دفتر نیز نویسنده بهمهء مسائل معمول در مونوگرافی
چرداخته است :
وضع جغرافیائی ، آب و هوا ، مراسم ، عقاید ، نامها ، قصٌه ها ، بازیها و غیره
؛
و در همه موارد ، بدقٌت و تفصیل ، و بقول آل احمد در مقدمه ، « بوسواس و با
جمله های تراشیده و با دقٌت یک طبیب بر بالین بیماری و حال و شور یک شاعر در پای
جامی . » امٌا آنچه با این دفتر وضع خاصٌ آنرا می بخشد ، رفتار و کردار و نحوهء
زندگی و طرز تفکر مردم این آبادی است ، که تقریبا" همگی درویش و منسوب به
طریقه اهل حق اند و در نتیجه حالات و اندیشه ها و خلق و خوئی متمایز از ساکنین
آبادیهای معمولی دیگر دارند ؛ وارث سنٌتی هستند که ، با وجود تطورات و پیرایه هائی
کهموجب انحطاط آن شده هنوز می تواند در ایشان سجایا و خصایص والا پرورش دهدو علی
رغم آلودگیهای مادٌی ، باعث بروز جلوه های معنوی باشد . نویسنده ، در عت بیطرفی ،
با مهربانی و علاقهء بخشی در بارهء آنچه در این آبادی دیده است سخن می گوید » .
از نظر شکل مطالعه ، از محسنات دکتر غلامحسین ساعدی اینست که باوجو آنکه پزشک
است ، در شاگردی جلال آل احمد ، به قول خسرو خسروی و محمود روح الامینی ( که خود
بیشتر متکی بر هنر ،شمٌ و بینش مردمشناختی بود ) ، دست به قلم و بنابر این هنر
مردمنگاری دارد .
از نظر محتوا این بزرگ ایرانی – آذربایجانی با وجود آنکه تحصیلات مردم شناسی و
آنهم در باصطلاح در یکی از دانشگاههای معتبر جهان ندارد انتخابی بسیار به جا و
مبتنی بر « تفاوت » جامعه مورد مطالعه با سایر جوامع ( اهل حق بودن ) ؛ داشته است
؛ که اتفاقا" چون این تفاوت مبنای عقیدتی دارد بهترین مسیر مطالعه مردم شناسی
را تصویر می کند : شناخت ساختار یک جامعه کوچک بر اساس اعتقادات و افکار آنها و
نهایتا" رفتار اجتماعی ( روابط اجتماعی ) مبتنی بر این عقاید و متفاوت با
سایر جوامع ....
دیده ایم که ، بعدا" ، از نخستین فارغ التحصیلان مردم شناسی دانشگاهی غرب
، نادر افشار نادری ، نیز تا حدودی بسیار زیاد بنا را بر « ساختار اجتماعی » داشته
و در تکنگاریهائی _ نظیر ایل بهمئی _ مطالعاتی واقعا" ارزشمند بدست می دهد .
در چنین تکنگاریهائی اصیل ( و نه به تقلید از ساختار اجتماعی مثلا" غربی
از سوی فارغ التحصیلان دانشگاهی – غربی امروز و الگو قرار دادن آن ! ) است که مردم
شناس یا بطور کلٌی هر محقق اجتماعی می تواند به شناخت لازم در باره جامعه مورد
مطالعه برسد و تصمیمگیری و بطور کلٌی مدیریت ، بخصوص برنامه ریزی و اصلاح و توسعه
آن را تسهیل کند .
تاکید غلامحسین صدیقی بر شناخت مبتنی بر معتقدات به منظور اصلاح جامعه را در
انتخاب این موضوع نزد غلامحسین ساعدی بی تا ثیر نمی دانیم ؛ چنانکه در سایر
مطالعات این محقق روانشناس نیز مشاهده می شود ؛ از جمله دو مونوگرافی دیگر وی :
خیاو یا مشکین شهر
اهل هوا
* این شناسنامه در خصوص مطالعات مونوگرافیک
نویسنده در دهه 1350 است و طبیعتا" ربطی به احوال شخصی وی در دهه های
بعدی ندارد .
شنبه 9 دی 1396
نویسنده: Alireza Ayatollahi ( Tehran.Iran ( علی رضا آیت اللهی ( ایران.تهران ) |
به مناسبت دهمین سال فقدان
دکتر علیمحمد کاردان ،
پدر قوم شناسی ایران
دکتر علیمحمد کاردان ، که در بیشتر طول خدمات گسترده و متنوع خود به علوم
تربیتی پرداخته است ، در سال 1382 می گوید :
« ... تحقیق در این علوم نیز بر روی هم به دو دسته ، یعنی روشهای پهنانگر ، و
ژرفانگر تقسیم پذیرند .
در روشهای دسته اوٌل ( پهنا نگر ) که با مسائل گسترده اجتماعی سر و کار دارند
، در گرد آوری اطلاعات از نمونه گیری و انواع آن و پرسشنامه و مصاحبه و انواع آنها
، برحسب اقتضای موضوع تحقیق ، استفاده می شود ........
در حالیکه در قوم شناسی ( که به گروه های اجتماعی نسبتا" محدود
مربوط است ) روشهای تحقیق بیشتر از نوع ژرفانگر است . ... »
در اوایل دهه 1350 و نخستین سالهای نشر نخستین کتاب روش های مردم شناسی به همٌت
استاد بزرگِ جهانی این رشته ، پی یر بسینیه ، و دکتر علیمحمد کاردان ، گفته می شد
که وی کاربرد اصطلاح قوم شناسی را بر اصطلاح مردم شناسی ترجیح می داده است ؛ چرا
که اصل این روش بر ژرفانگری است ؛ و ژرفانگری هم عملا" فقط در بین یک جامعه
کوچک و محدود چون یک قوم ، قبیله ، ایل ، طایفه و دودمان و مشابهش در یک روستا
امکانپذیر است و لاغیر .
بخش اداری – انتشاراتی مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی که از نظرات
ویراستاران ادبی نیز بهره می برده است نام فارسی « روش مردم شناسی » را برای اثر
این دونفر ترجیح داده است .
با این وجود در بنیانگزاری مؤسسه ، وی در برابر بخش شهری که ، بنا به روش پهنا
نگر ، « جامعه شناسی » شهری نامیده شده است ؛ بخش ژرفانگر را بخش روستائی و عشایری
( به جای قومی ) نامیده بوده است ، که به زودی این دو نیز از یکدیگر تفکیک شده اند
و بخش عشایری متمرکز بر مطالعات قومی گردیده است . در آن دوره شاید در جهان و
بخصوص اروپای غربی نیز بیشتر این رشته مطالعاتی را مختص مطالعه یک قوم یا جامعه
کوچک میشمرده اند .(1)
به این معنی :
دکتر علیمحمد کاردان پدر قوم شناسی در ایران محسوب می شود .
(1) (1) نویسنده حاضر چندبار بین سالهای 1246 و 1348 نظر آن استاد ارجمد را جویا شد که
هیچگاه تمایلی به پاسخ نشان ندادند . امٌا گفته ایشان درسال 1382 خود می تواند یک
حجٌت باشد
جمعه 1 دی 1396
نویسنده: Alireza Ayatollahi ( Tehran.Iran ( علی رضا آیت اللهی ( ایران.تهران ) |
تاریخ مردم شناسی در ایران (23 )
انحرافاتی اساسی ....
سال 1339 را می توان یکی از فلاکتبار ترین سالهای زندگی اقتصادی – اجتماعی –
فرهنگی ایران دانست که همین ضعف ، بخصوص بحران اجتماعی ، بر نفوذ استکباریان در
ایران و معامله بر سر آن افزوده بود .
رحلت حضرت آیت الله العظمی آقا سید حسین بروجردی در دهم فروردین 1340 ظاهرا"
جناح سنٌت گرایان را به شدٌت تضعیف می کرد و به « تجدد گرایان رضا خانی » که حدیث
« حبٌ الوطن من الایمان » را وارونه تفسیر می کردند میدان می داد ؛ غافل از اینکه
اعتقاد به اسلام قرن ها است که در مردم این مرز و بوم ریشه دوانده است و در شرایط
بحران اقتصادی – تنگی معیشت و فاصله گرفتن برخی از اقشار اجتماعی نسبت به سایریت
مرجعی در قیامی مردمی خواهد شد .
حکومت پهلوی مردم شناس نبود .
نظام باصطلاح شاهنشاهی در آن زمان اقلیتی اقتصادی - اجتماعی را از هر جهت بر
مقدرات مردم حاکم ساخته بود ؛ که در آن میان ؛ و شاید به همان بهانه اثبات تجدد ،
امٌا در واقع تجدد منحرف رضا خانی ، به گروهی از اقلیت های مذهبی میدان عملی وسیع
می بخشید و آنان را در هر فعالیتی به اصطلاح زیب و زیور قرار می داد که از نظر
مردم و بخصوص رهبران و پیشگامانشان پنهان نمیماند .
افرادی از این اقلیت ها در هرامر مرتبط یا غیر مرتبط با تخصص و توانائی خود نه
تنها دخالت می کردند بلکه در جایگاه مدیریت و حتی مدیریت علمی تخصصی قرار می گرفتند
؛ که به فرض قدرت مدیریت ، تخصص ، یا تخصص کافی در آن موضوع را نداشتند و به صورت
جرقٌه هائی از آتش زیر خاکستر بیرون می آمدند .
یکی از نخستین مقاله های باصطلاح مردم شناختی در سال 1340 می تواند موضوع همین
بحث باشد :
یار شاطر ، احسان الله . « اطلس زبان شناسی ایران » . راهنمای کتاب ، 4 ، 1 :
3 – 8 فروردین 1340 .
موفقیت یا عدم موفقیت این نویسنده در مدیریتهای متعدد خود بحثی دیگر است .
امٌا نوشته های وی در زبان شناسی ( لهجه شناسی ) برآورد کننده انتظارات خوانندگان
نبوده اند ؛ و در بحث اسطوره شناسی نیز گاه متهم به استفاده از زحمات کارکنان
زیردست و نهایتا" به نوعی کپی کاری بوده است .
استفاده ی سیاسی – دکوراتیو حکومت پهلوی از اینگونه افراد ، در هر تخصص ! ، نه
تنها سبب دلسردی پژوهشگرانی واقعی و توسعه ی واقعی فرهنگ می گردید بلکه حتی گاه
تشنجاتی علمی – دانشگاهی و عمومی به وجود می آورد که طی جشن هنر 1355 شیراز تا مرز
درگیری مسؤولان آن جشن ، به خصوص در بخش تعزیه ، با مردم خداشناس و مؤمن شیراز نیز
کشیده شد .
با این وجود نوشته های ژرفانگر یا ترجمه هائی از نویسنگان معتبر توسط مدیران –
مشاهیر را نمیتوان لایق ستایش ندانست گرچه مترجم مربوطه لزوما" تحصیلکرده ای
از حوزه مردم شناسی نیز نبوده باشد ؛ مثل :
سوینی ، شان . « در یک قهوه خانه تهران » . ترجمه سلیم نیساری (1) . تهران .
بنیاد فرهنگ . 4 : 8 – 9 ، مهر 1340 .
دکتر سلیم نیساری
(1) رابطه ی این استاد بزرگ ادبیات فارسی ، متولد 1299 در تبریز در ارتباط با مردم شناسی ، که وی از نخستین بنیانگذاران مطالعات آن در ایران مینماید ، جای مطالعه ای تفصیلی و جداگانه دارد
پنجشنبه 30 آذر 1396
نویسنده: Alireza Ayatollahi ( Tehran.Iran ( علی رضا آیت اللهی ( ایران.تهران ) |
تاریخ مردم شناسی در ایران (22)
کتابها و گزارشها ی همزمان با نخستین دوره فوق لیسانس علوم اجتماعی : 1340
نودمین سال دکتر خسرو خسروی ،
جامعه شناس – مردم شناس
دکتر خسرو خسروی ، متولد 1306 در گیلان که به احتمال قریب به یقین در سالهای
آخرین دهه 1340 در جمع استادان ، پژوهشگران و دانشچویان دوره فوق لیسانس علوم
اجتماعی یکی از اعضاء فعال گروه تحقیقاتی پی یر بسنیه ، و بخصوص کرنلیس آپت لند در
تحقیقات گیلان و سایر مناطق شمالی ایران بوده است همزمان شخصا" نیز به تحقیات
جامعه شناسی و مردم شناسی و انتشار آنها در مطبوعاتی معتبر در آن زمان چون ماهنامه
های سخن ، تلاش ، کتاب هفته ، آموزش و پرورش ، نامه علوم اجتماعی ، و...پرداخته
است . وی تحقیقاتی پهنا نگر در حوزه های جامعه شناسی شهری و جامعه شناسی روستائی ،
جمعیت شناسی ، آسیب شناسی اجتماعی ، و چندین حوزه مشابه دیگر داشته است که در
سالهای 1337 - 1340 جریان داشته اند و اولی ترینشان را طی آن سالها منتشر نموده
است که از آنجمله اند :
« جامعه شناسی شهری » . اسفند 1338
« ترکیب جمعیت روستائی در ایران » .
تیر 1342 .
« بزرگ مالکی در ایران قبل از اصلاحات ارضی » . مرداد 1342 .
« شهر و ده شهرنشینی در ایران » .
آبان 1348 .
و....
تحقیقات ژرفانگر و مردمشناسانه وی ، مثلا" در موضوع قهوه خانه ها ، نیزهمچنان
معتبر و ارزشمند مینمایند ؛ مانند :
« مطالعاتی در باره قهوه خانه ها » بهمن 1341 ( که مسبوق به مطالعه یی اشتراکی
قبلی بوده است )
« آرش کمانگیر » بهمن 1341 .
« کفشگری » . مهر 1342 (1)
« آبیاری و جامعه روستائی ایران » . بهمن 1348 .
بنا بر این مطالعات مجموعا" مساعی شبانه روزی دکتر خسروی کاملا"
شفاف ، مشخص و هدفمند بوده است :
مطالعات قبلی علمیِ اقتصادی – اجتماعی - فرهنگیِ ضروری به منظور
توسعه همه جانبه ایران
متکی بر گسترش عدالت و از جمله بین روستاها و شهرها
با اولویت بخشی به ترمیم زندگی اقشار فقیر تر
وی که به نظم ، سازماندهی و تقسیم کار بر حسب تخصص بسیار معتقد بود از سال
1350 ، با ایجاد گروه آموزشی انسان شناسی در دانشکده علوم اجتماعی و تعاون شریعتی
در دانشگاه تهران از تدریس در آن گروه امتناع کرد ؛ و در عین اینکه همراه با
دکترغلامحسین صدیقی که به صورتی سیاستمدارانه از تاسیس بخش مردم شناسی در دانشکده
علوم اجتماعی مزبور ، در مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتاعی حمایت داشت به صورتی بارز
و همه جانبه از این واحد جدید پژوهشی پشتیبانی می کرد ؛ به عنوان سرپرست بخش جامعه
شناسی روستائیِ مؤسسه ( که در آن محققین مبرزی چون دکتر مصطفی ازکیا و علی اکبرنیک
خلق همٌت می کردند ) تقریبا" تمام اوقات خود را صرفِ مطالعات و تحقیقات جامعه
شناسی روستائی می نمود که آثار گرانبهای وی در دهه های بعدی همچنان بجاست ، و بیش
از پیش به جا خواهد بود ؛ مثل :
نظام های بهره برداری از زمین در ایران ( ازساسانیان تا سلجوقیان ) . تهران :
انتشارات پیام . 1352 . 132 ص .
پژوهشی در جامعهء روستائی ایران . تهران : انتشارات پیام . 1355 . 98 ص .
جامعه شناسی روستای ایران . تهران : انتشارات دانشگاه تهران ( شماره 1 از
دانشکده علوم اجتماعی و تعاون ) . چاپ دوم . 1355 . 209 ص .
جامعه شناسی ده در ایران ؟
جامعه دهقانی در ایران ؟
مونوگرافی خارک و...
در دوره ای نیز استاد دانشگاه بوعلی در همدان بوده است .
در طرفداری از ادب و هنر همین بس که اوقاتی زیاد از عمر خود را صرف همنشینی با
هوشنگ ابتهاج ( ه . الف . سایه ) ، شاعر بسیار مشهور معاصر ، و امثال وی نموده است
.
نهایتا" دکتر خسرو خسروی تا نخستین ایٌام سالهای دهه 1400 محقق و پژوهشگر بخش
جامعه شناسی روستائی مرکز دائره المعارف اسلامی بوده و در اسفند 1393 در گذشته است
.
(1(1) به توصیه وی « کفشگری » موضوع مطالعه ی دانشجویان دوره نخست انسانشناسی در
دانشکده علوم اجتماعی قرار گرفت که نگارنده به عنوان مربی پژوهشی آنان بررسی کرده
همچنان در اختیار دارم و در صورت تقاضا به هر مرکز مطالعاتی و ذیصلاح مربوط ارائه
خواهم نمود .
پنجشنبه 30 آذر 1396
نویسنده: Alireza Ayatollahi ( Tehran.Iran ( علی رضا آیت اللهی ( ایران.تهران ) |
تاریخ مردم شناسی در
ایران (21)
کتابها و گزارشها ی
همزمان با نخستین دوره فوق لیسانس علوم اجتماعی : 1340
کرنلیس ، اپت لند .
« وضع کلٌی لیمو چا » . ترجمه عزیز رخش خورشید . تهران : قسمت تحقیقات روستائی و
عشایر ؛ مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران . 1340 . 127 ص .
آورده اند که مطالب
این گزارش به وسیله کرنلیس اپت لند استاد ؟ مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی گرد
آوری شده و به صورت پلی کپی تکثیر شده است ؛ حال آنکه مؤسسه قاعدتا" فاقد استادی
خارجی بوده و وی بعید است که بدون راهنمائی و همراهی پژوهشگر یا پژوهشگرانی ایرانی
به این امر توفیق یافته باشد . در آن بدو فعالیت ، اصولا" مؤسسه از دو بخش تحقیقاتی
تشکیل می شده است :
بخش جامعه شناسی
شهری
بخش جامعه شناسی
روستائی و عشایر
« طرح جامع مطالعات
اقتصادی – اجتماعی گیلان – مازندران – گرگان » طبیعتا" در بخش مطالعات
روستائی و عشایر صورت می گرفته است که احتمالا" از همکاری نادر افشار نادری (
به عنوان داانشجوی نخستین دوره فوق لیسانس علوم اجتماعی ) – خسرو خسروی ؟ - امیر هوشنگ کشاورز صدر ؟ و... برخوردار بوده است
( این گزارش به وسیله اینترنت در دسترس است ) .
لیمو چا دهکده ای
از لشت نشا ، مشهور به بهشت گمشده ایران ، در استان گیلان است .
مطالب این گزارش که
تقریبا" به موازات گزارشهای پی یر بسینیه تهیه شده اند ، در زمره ی مطالعات
قبل از اصلاحات ارضی به شمار می روند و یکی از نخستین انتشارات مؤسسه محسوب می
شوند :
وضع لیموچا –
موقعیت و قدمت این دهکده - بنای اقتصادی –
تقسیم کار – دموگرافی – آینده جمعیت – تعلیم و تربیت – کدخدا – مالک – جمعیت –
ترکیب جمعیت – وضع زنان – ازدواج – تحویل جهیزیه – یادداشتهائی از سفر گیلان –
برخی از اصطلاحات محلی در باره کشاورزی و زمین – کلیاتی در باره وضع منطقه –
چگونگی رابطه میان مالکین و مستآجرین – آبیاری – مسائل اقتصادی – تنزیل – نسیه دادن
– مطالبی در باره وضع فرهنگی منطقه .
کتابهای زیر نیز از
انتشارات 1340 می باشند :
مرتضویان ، سید
کمال الدین . داستانهای امثال . اصفهان : کتابفروشی ثقفی . 1340 . 230 ص .
مهاجر ، علی اصغر .
زیر آسمان کویر . تهران : سازمان کتابهای جیبی شرکت سهامی افست . 1340 . 244 ص .
و....
( ادامه دارد )