پنجشنبه 10 اسفند 1396
نویسنده: Alireza Ayatollahi ( Tehran.Iran ( علی رضا آیت اللهی ( ایران.تهران ) |
یاد بود هفتمین سال فقدان دکتر محمود روح الامینی – 4
مردم شناسیِ مردم شناسی در ایران - 1
یکی از مهم ترین مسائل مردم شناسی در دهه های قبل از انقلاب
اسلامی این بود که می توانست به آسانی ابزار شهرت و وجهه ی اجتماعی هرکسی قرار بگیرد
. کسانی که دستی به قلم داشتند به گردآوری فولکلور ، آداب و رسوم و ... می پرداختند
؛ و مهم این بود که یادداشتهای خود را در کتاب یا نشریه ای ادواری به چاپ برسانند
. چون همین که چاپ و منتشر می شد ، تقریبا" هرچه که باشد ، اعتبار می یافت ! و
اصطلاح « چاپچی » یعنی کسی که با چاپ کردن موضوع یا واقعه ای نادرست آنرا اعتبار می
بخشد از اینجا ناشی می شد . حال آنکه هر ناشری متخصص در مردم شناسی ، فولکلور ، و نظایر
آنها نبود که مطالب مردم شناختی را پس از ارزشیابی و درصورت ارزش لازم را داشتن ، یا
با حکٌ و اصلاح و تصحیح و تکمیل ، چاپ و منتشر کند ؛ و از این رو تقریبا" هرکسی
به یادداشت و انتشار مطالبی مردم شناختی ، بخصوص در مطبوعات می پرداخت . به گفته ی
یکی از مدیران مطبوعات علمی بنام دکتر حسین آیدین ، هرکس که روابط بهتری با مطبوعات
داشت میتوانست مردم شناس و مردم شناس بزرگتری هم محسوب شود ...
دکتر محمود روح الامینی معتقد بود که همین « نوشته ناقص » ،
خود یک سرنخ یا قدم اولٌیه است که میتوانه پایه و مایه تصحیح و تکمیل بعدی قرارگیرد
و خدمتی به ثبت و ضبط لااقل میراث فرهنگی باشد .
دیگرانی ، مثل پروفسور محسن هشترودی ، استاد محمد پروین گنابادی
و انجوی شیرازی معتقد بودند که بیشتر این مطالب مورد تصحیح و تکمیل بعدی قرار نمی گیرند
، به صورت ناقص و غلط در فرهنگ باقی میمانند و بنابر این ضررهائی بیش از منافع می یابند .
پروفسور هشترودی ، استاد پروین گنابادی و انجوی شیرازی ادعای
مردم شناس بودن نداشتند و فعالیت های خود را بیشتر در دایره فولکلور ، بخصوص ادبیات
شفاهی ، می دیدند . امٌا در آن دوره تعداد بسیار زیادی از متخصصان سایر علوم و مشاهیر
بنا به علاقه شخصی ، عرق وطن ، آسان بودن کار و امکان انتشار و بهره برداری سریع و
وسیع ، و نظایر اینها به نگارش موضوعات مردم شناختی و اکثرا" چاپ در مطبوعات می
پرداختند که کیفیت کار آنان چندان بیشتر از کیفیتِ کار عوام در این امور نبود ؛ و مضرٌات
اینگونه نوشته ها بخصوص از نیمه دهه 1350 و تدریس « مردم شناسی » در رشته تحصیلی علوم
اجتماعی دانشگاه تهران آشکار می شد که دانشجویان چنان نوشته هائی را حجٌت قرار می دادند
و در مباحثه با استادان خود تکیه کلامشان این بود که :
در فلان نشریه چاپ شده است !
نوشته ی فلان نویسنده یا استاد شهیر ( در رشته ای غیر مردم شناسی
) است !
و فراتر از این در زمانی بود که نویسنده یا استادی که خود تحصیلکرده
ی رشته مردم شناسی نبود و حتی منابعی علمی در این رشته را مطالعه نکرده بود به نگارش
دستور العمل نگارش موضوعات مردم شناسی و انتشار آن در مطبوعات پر تیراژ می پرداخت .
از مواردی که دکتر محمود روح الامینی ، استادی بسیار بسیار خونسرد
، ممکن بود به برخورد با دانشجوی مخاطب خود برسد وجود همین مسئله بود ؛ بخصوص که حدود
ده سال خارج از ایران ، در فرانسه ، زندگی کرده فراموش کرده بود که ایرانیان ، شاید
بیش از مردمان دیگر ، خود را همه فن حریف و متخصص در تمام امور می دانند ! و چه بسا
خود را استاد مردم شناسی هم می شمارند :
مردم شناسی مردم شناسی در ایران !
چهارشنبه 9 اسفند 1396
نویسنده: Alireza Ayatollahi ( Tehran.Iran ( علی رضا آیت اللهی ( ایران.تهران ) |
یاد بود هفتمین سال فقدان دکتر محمود روح الامینی - 3
( تاریخ مردم شناسی در ایران – ضمیمه تاریخ مردم شناسی در ایران - عصر پهلوی )
شاید بزرگترین مرجعی که در ایران ، و بمنظور جلب خواننده هرچه
بیشتر ، یا حتی به دلیل کمبود مطالب دیگر ، موضوعات مردم شناختی را عجیب و غریب معرفی
کرده است روزنامه ها و مجموعا" مطبوعات ادواری بوده باشند که از اواسط حکومت قاجاریان
، قریب به 170 سال پیش از این منتشر شده اند . نخستین روزنامه ها چون کاغذ اخبار ،
وقایع اتفاقیه که بعدا" روزنامه دولت
عَلیٌه ایران نامیده شده است ، و... محلی به این منظور نداشته اند ؛ لیکن با رونق نشریات
ادواری و افزایش حجم آنان اینگونه مطالب نیز به آنها اضافه شده در دهه های 1340 و
1350 ( مثلا" در هفته نامه ی فردوسی ) به اوج رسیده است .
مجموعا" مطالب مردم شناختی نزد مطبوعات فارسی :
کمکی به تکمیل صفحات نشریات بوده است
جذٌاب ، وجالب توجٌه خواننده و بنابر این خواننده – خریدار بوده
است
مطلوب و سرگرم کننده ....
و طبیعی است که به منظور جلب توجٌه هرچه بیشتر خواننده – خریداران
به مطالب « عجیب » ، تمسخر آمیز و مورد انتقاد ، و ... که « خرافه » نامیده می شده
اند ( از نوع مطالب کتاب کلثوم ننه ) ، و به گمان آنان ارزش کتاب شدن یا حتی مقاله
علمی شدن را نداشته اند ، روی آورده اند ؛ و قصد فقط معرفی واقعی و دقیق عقاید و آداب
و عادات و رسوم مردم نبوده است .
نویسندگان چنین مطالبی خود غالبا" از عوام بوده در نگارش
آنها از روشی علمی استفاده نمی کرده اند و از اینجهت هزاران مطلب مردم شناختی که در
مطبوعات یک قرن و نیم اخیر ایران درج شده اند دارای ارزش علمی و شرایط قرارگرفتن به
عنوان منابع مردم شناسی نمی نمایند . حال آنکه ، به گفته دکتر محمود روح الامینی ،
میتوانند « فهرست موضوعات – چک لیست » یا باصطلاح مورد کاربردِ مکررِ وی « سرنخ » هائی
بوده باشند که بخش اعظم عناوین موضوعات مردم شناسی ایران را پوشش می دهند (1) .
مسلما" مطالبی مردم شناسانه هم در مطبوعات علمی و باصطلاح
وزین چون پیام نو – تلاش – جهان نو – خوشه – راهنمای کتاب – سخن – کتاب هفته –
کاوش – کاوه – مسائل ایران – نشریات دانشکده ها – وحید - یغما و... منتشر شده اند ؛
و حتی مطبوعاتی تحت عناوین « مردم شناسی » ، « نامه علوم اجتماعی » ،« هنر و مردم
» ، « کتاب هفته » ، و.... وجود دارند که مطالب بسیار معتبر تری ارائه داده اند و متاسفانه
مورد کتابنگاری در خدمت دانشجویان و پژوهشگران مردم شناسی قرار نگرفته اند .
این مهم به کمک دانشجویان و تحت عنوان کارعملی آنان تا حدودی
بسیار زیاد امکانپذیر است