سه شنبه 10 بهمن 1396
نویسنده: Alireza Ayatollahi ( Tehran.Iran ( علی رضا آیت اللهی ( ایران.تهران ) |
دانشگاه تهران . دانشکده ادبیات و علوم انسانی . رشته علوم اجتماعی . شماره درس
01060327
مردم شناسی Ethnology
مجموعه تقریرات استاد محترم جناب آقای دکتر نادر افشار نادری
نیمسال اوٌل تحصیلی 1346 جزوه شماره 1 ( جلسات مهرماه ) . شامل : مقدمه – ساختمان
اجتماعی
گرد آوری و تنظیم از : علیرضا آیت اللهی
( انتشار به صورت پلی کپی بوده است . این جزوه بنا به خواست تعدادی از محققان موسسه
مطالعات و تحقیقات اجتماعی ده نسخه بیش از تعداد دانشجویان کلاس مربوطه تکثیر شده است )
مردم شناسی *
از زمان های بسیار قدیم و حتی از زمان هخامنشیان به بعد ، یونانی ها ، البته بطور
خیلی ناقص ، راجع به مردم و ملت های مختلف مطالبی نوشته اند . این مطالب در باره آداب
و عادات ملل مختلف بوده و نوشتن آنها تا اواخر قرن 15 ادامه داشته است .
از اوایل قرن 16 اروپائیان به کشف قاره ها و سرزمین های جدید موفق شدند و در این
نقاط ، امور و چیزهائی دیدند که معمولا" خلاف عادت بود و یا لااقل با وضع زندگی
اروپائی مغایرت داشت . بهمین دلیل بعضی از افرادی که برای پیدا کردن مواد خام ،
مخصوصا" فلزٌات قیمتی و جواهرات و همچنین تبلیغ مذهب خود و غیر از آن به این
مناطق جدید ( آمریکا ، استرالیا ، آفریقا ) میرفتند تصمیم گرفتند که با توجٌه
بمشاهده تازگیهائی که در این سرزمینها وجود داشت و اشکالاتی که در راه مسافران پیش
میآمد ، بتدوین شرح مسافرت خود بپردازند و آن را بصورت سفرنامه ای منتشر نمایند .
نویسندگان این سفرنامه ها پس از شرح چگونگی خطرات برٌی و بحری که در راه مسافرت
برایشان پیش آمده بود ، بتوصیف سرزمینی که به آنجا مسافرت کرده بودند و تازگیهائی
که در آنجا وجود داشت ، می پرداختند . مثلا" شرح می دادند که مردم مسکون در
این سرزمین ها زبان ما را نمیفهمند ( و حتی این توضیح را نمی دادند که مردم مذکور
زبانی مخصوص بخود دارند ) و آداب و عادات ایشان و بخصوص تازگیهائی که در این مورد
وجود داشت را نقل میکردند . از جمله این تازگیها شیوه جنگ مردم جدید و اینکه
آدمخوار هستند و امثال آن بود . این سفر نامه ها چون حاوی مطالب تازه و جالبی بود
طرفداران بسیار پیدا کرد و هنوز هم مورد استفاده مردم قرار میگیرد ... چنانکه پس
از سالها از انتشار آنها گذشته است ، هنوز هم مجلات عمومی ما قسمتهایی از آنرا به
تفصیل و همراه با عکس های مربوطه بچاپ میرسانند . البته این نکته قابل تذکر است که
چون اروپائیان خود را پیشرفته میدانستند ، خواه نا خواه اقوام جدید را وحشی
خواندند .
پس از مدتی عده ای پیدا شدند و عقیده داشتند که انسان همیشه بصورت فعلی نبوده
است بلکه در ابتدا شبیه به سایر حیوانات بوده و کم کم در اثر تکامل بدین درجه
رسیده است . ایشان تکامل مذکور را شامل پنج مرحله می دانستند و عقیده داشتند که در
طی این مراحل انسان از صورت میمون ، انسان ابتدائی و.... بصورت امروزی بیرون آمده
و فعلا" در مرحله پنجم از تکامل است . سپس گروهی با توجٌه به مساله تکامل
انسان که توسط تکاملیون مطرح شده بود ، موضوع دیگری را مطرح کرده عقیده داشتند :
مردم بومی که در سرزمینهای جدید یافت شده اند از لحاظ تکامل یک مرحله پائین تر از
مردم معمولی قرار دارند . از طرفی مردمشناسان قرن 18 و 19 علاقه داشتند که بچگونگی
زندگی نیاکان خود در هزاران سال پیش پی ببرند و چون وسیله ای برای مطالعه زندگی
ایشان نداشتند ، بدین فکر افتادند که مرحله زندگی پدران ایشان با مرحله ای که
فعلا" اقوام جدید در آن زندگی میکنند مطابقت میکند و بنابراین با مطالعه
زندگی اقوام جدید و وحشی میشود بچگونگی زندگی مردم قدیم پی برد .
اولین مطالعات مردمشناسی در مورد پیداکردن اصل و ریشه نهادهای اجتماعی بود .
چنانکه عده ای پیدا کردن اصل و ریشه ازدواج را هدف خود قرار دادند و کوشش بعضی
دیگر در راه پیدا کردن اصل و ریشه مذهب بود . فی المثل در قسمت مذهب کوشش
مردمشناسان بر این بود که به ریشه و اساس اولیه مذهب پی ببرند و خواه نا خواه صور
مذهبی که در قبایل جدید وجود داشت را اولین صور مذهبی بشر دانستند . در مورد اصل و
ریشه ازدواج ، آسانترین راه بر این بود که امر ازدواج را دارایمراحلی بدانند و
ازاینجا بود که مرحله اوٌل آنرا مرحله هرج و مرج دانستند ( یعنی بدانصورت که
فعلا" بین حیوانات معمول است . ) شاید بیش از دو قرن طول کشید تا مردمشناسان
بتوانند که اصل و منشاء امور ، بخصوص اصل و منشاء نهاد های اجتماعی را بیابند .
می بینیم که تا قرن 19 از لحاظ مردمشناسی تنها مسئله تکامل انسان و مبداء
نهادهای اجتماعی مطرح بود و پس از این دو مسئله جامعه نیز مورد توجٌه قرار داشت
....
( ادامه دارد )
· *مردم شناسی ترجمه لغت « Ethnology است .
همچنانکه انسان شناسی را معادل کلمه « Anthropology » ترجمه می کنیم .
البته این دو مبحث تفاوت زیادی با یکدیگر ندارند
. امٌا علٌت اینکه کلمه قوم شناسی را به جای لغت اتنولوژی بکار نمی بریم این است
که قوم لغت بسیار مبهمی است . مثلا" مقصود از کلمه قوم در اتنولوژی با مقصود
از کلمه قوم آنطور که برای قوم یهود و امثال آن استعمال می شود بسیار متفاوت است .